تمرکز بر استعداد و توانایی
استعداد و توانایی موضوع این مقاله از سایت www.abbasiali.com است.در این مقاله اول یک توضیح راجب استعداد و توانایی می دهیم که اصلا چی هستند و چرا در زندگی مان مهم هستند؟
رنگی بودن مطالب برای مراقبت از چشمان شماست، مطالعه مطالب رنگی برای چشم بسیار راحت تر است
ضعف و قوت
این طبیعت انسان است که بر روی نقاط ضعف و ناتوانایی هایش تمرکز کند و همین باعث شده که انسان با سرعتی که باید پیشرفت نکند.مارتین سلیگمن که پدر علم روان شناسی مثبت گراست معتقد است که : انسان برای این که واقعا زندگی شاد و معناداری داشته باشد،باید نقاط قوت فردی خودش را بشناسد و از آن ها در اداره امور زندگی در جهت مثبت استفاده کند.
این یعنی که اگر ما می خواهیم احساس رضایت مندی و خوشحالی از زندگی داشته باشیم؛قدم اول این است که نقاط مثبت خودمان را بشناسیم و بعد کارهایی را برای انجام دادن انتخاب کنیم که هم سو با استعداد و توانایی ما باشند و انرژی و وقت خودمان را در کارهایی که هم سو با نقاط قوت ما نیست و وقت زیادی می گیرند تلف نکنیم.بر اساس یک تحقیق در دانشگاه اکسفورد به این نتیجه رسیدند که وقتی افراد تمام تمرکز خود را می گذارند بر روی توانایی هایشان احساس رضات از زندگی شان بسیار بیشتر است و به فرصت ها باور بیشتری پیدا می کنند . علاوه بر این ها اعتماد به نفسشان نیز افزایش پیدا می کند چون به توانایی های خودشان ایمان دارند و می دانند که دقیقا از پس چه چیزهایی به خوبی بر می آیند.
به طور مثال اگر شما در نقاشی واقعا ماهر باشید و به آن علاقه مند هم باشید کافی است تا یک تکه کاغذ و مداد رنگی یا حتی یک مداد ساده سیاه به شما دهند. می توانید ساعت ها در دنیای خودتان غرق باشید و متوجه گذر زمان نشوید .اما در مقابل در ساز زدن خوب نباشید.چندین بار هم سازهای مختلف را امتحان کرده باشید و حتی کلاس هم شرکت کرده باشید. ولی هوش موسیقی و استعداد موسیقی را ندارید.خیلی وقت ها موقع تمرین کردن احتمالا وقتی نتیجه ای را که می خواهید نمی گیرید قطعا کلافه شدید و به خودتان بد و بیراه هم گفته اید.شما در هر دو کار تلاش می کردید ، کلاس رفتید و هزینه پرداخت کردید اما در شرایط مساوی شما در نقاشی موفق تر از موسیقی بودید.
تمرکز کردن بر استعداد و توانایی ها
تمرکز کردن بر کارهایی که ما در آن ها خوب نیستیم باعث می شود که ذهن ما باور کند که ما آدم موفقی نیستیم ،نمی توانیم کاری که انتخاب می کنیم را به خوبی به اتمام برسانیم.شما به هر چیزی که فکر کنید ذهن تان آن را به توان می رساند و شما باورش می کنید. مثلا اگر به این فکر کنید که خیلی خوب و کافی نیستید ذهن تان آن را باور می کند و به توان می رساند و باعث می شود که شما آن را باور کنید. این اتفاق انقدر تکرار می شود تا جایی که شما باور می کنید که مجموعه ای از ناتوانایی ها و ضعف ها هستید.
حتما آدم هایی را دیده اید که می گویند من هیچ کاری رو نمیتونم به پایان برسانم،مایه سر افکندگی خانواده هستم، با هیچکس نمیتونم دو کلمه صحبت کنم و … این افراد مسلما در خیلی از زمینه ها دارای استعداد و توانایی هستند؛ مشکل اینجاست که همه توانایی خودشان را گذاشته اند روی مسائلی که در آن ها خوب نیستند و برای بهتر شدن در آن ها باید ساعت ها وقت و انرژی صرف کنند.از طرف دیگری تمرکز بر روی نقاط ضعف باعث استرس و اضطراب می شود.فکر کنید شما مدام به خودتان می گویید : تو چقدر بدی ،چقدر ناتوانی ، چقدر خنگی و… این باعث کلافگی شما می شود و عملکرد مغز تان را به شدت پایین می آورد.
اگر عزت نفس بالایی داشته باشید تمرکز بر توانایی هایتان نیز راحت تر است
دوره غیرحضوری عزت نفس کلیک کنید
در نقطه مقابل تمرکز بر روی استعداد و توانایی هایتان فعالیت مغزی شما را بیشتر می کند.تحقیقات هم نشان داده که تمرکز بر توانایی ها باعث ترشح دوپامین می شود، دوپامین همان هورمونی است که باعث می شود شما احساس رضایت و شادی داشته باشید.یکی دیگر از دلایل توجه بر توانایی ها این است که عمر هر کدام از ماها بسیار محدود است و باید از همین زمان به خوبی استفاده کنیم و فرصت سراغ هر کاری و هر چیزی رفتن را نداریم.
راهکارهایی برای آشنایی با استعداد و توانایی
- یک راه خیلی خوب برای آشنایی با نقاط قوت مان پیدا کردن تیپ شخصی خودمان است . با آشنا شدن و دانستن نوع شخصیت خودمان می توانیم از نقاط ضعف و قدرتمان مطلع شویم . برای پیدا کردن تیپ شخصیتی می توانید به کلاس ها و دوره های شخصیت شناسی مراجعه کنید و یا با مطالعه و زدن تست های معتبر متوجه تیپ شخصیتی خودتان شوید.یکی از این تست های معروف و در دسترس تست MBTI هست که به صورت رایگان می توانید از آن ها استفاده کنید.با این کار حتی می توانید دید بهتری نسبت به خودتان پیدا کنید.تصمیمات راحت تری را بگیرید و این موضوع حتی روی ارتباطات شما نیز می تواند تاثیرگذار باشد.
- راه دوم این است که بخواهید در خودتان در وجود خودتان کنکاش کنید.یک نگاهی بیندازید به کارهایی که انجام می دهید و ببینید که واقعا و عمیقا کدام یک از این کارها باعث می شوند که شما لذت ببرید و اصلا متوجه گذر زمان نشوید.وقتی از خودتان این سوال را می پرسید نکته مه ماین است که به خودتان نگویید حالا چی بهتره ؟ چی به نظر باحال تر میاد؟ اگر کدام کار را انجام بدهم از نظر بقیه جالب تر است و جلب توجه می کند؟ اینجا زمانی است که شما باید فقط و فقط به خودتان و علایق خودتان، به کارهایی که شما را به وجد میارند، به فعالیت هایی که با انجام دادنشان متوجه گذشت زمان نمی شوید دقت کنید.پس اینجا زمانی است که باید فقط و فقط به خودتان دقت کنید نه دیگران.
دوره انجام دادن کارها بدون استرس همرا ه با تخفیف
با شرکت در این دوره بهترین شیوه برنامه برنامه ریزی و انجام دادن کارها را یاد می گیرید
- راه حل بعدی این است که از دیگران کمک بگیرید. شما می توانید از دوستان نزدیک یا خانواده تان بخواهید که با شما بسیار زیاد صادق باشند و به شما بگویند که به نظرشان در چه زمینه هایی خیلی خوب هستید .شاید باورتان نشود ولی دوستان خیلی نزدیک و خانواده در بعضی موارد شما را از خودتان بهتر می شناسند.آن ها ممکن است که بتوانند به راحتی به شما بگویند که تو شنونده خیلی خوبی هستی، قدرت حل مسئله بالایی داری، همیشه تحت فشار می توانی خودت را کنترل کنی و این قدرت حل مسئله تو را دو چندان می کند یا اینکه دوستانتان به شما بگویند که همیشه پیشنهاد ها و راهکارهای معقول خوبی میدهی، دقتت با جزئیات خیلی بالاست ، خلاق هستید و … خلاصه شما با کمک این افراد نزدیک به خودتان می توانید به شناخت نسبی از خودتان برسید .
- کارهایی که بهتر از دیگران انجام می‌دهید را پیدا کنید.شاید ساده ترین راهکار کشف استعداد همین باشد! ببینید کدام کار است که بهتر از دیگران انجام می‌دهید و در آن مهارت ویژه ای دارید؟ به احتمال زیاد استعداد شما در همان کارها نهفته است.اصلاً استعداد یعنی همین! مهارت زیاد داشتن در کاری؛ پس حتماً بگردید و کارهایی که در آن ها بهترین هستید را پیدا کنید و کمی بیشتر به آن ها تمرکز کنید. سعی کنید مهارت خود را در آن کارها افزایش دهید و تا می‌توانید خود را تقویت کنید.
آقای جانسون اوکانر زمانی در شرکت جنرال الکتریک کار می‌کرد. مدیر این شرکت که می‌خواست کارمندانش را بر اساس توانایی هایشان سر پست های مختلف بگذارد، تصمیم گرفت که یک تست استعدادیابی برگزار کند و این وظیفه را برعهده اوکانر گذاشت. او هم آنقدر روی این موضوع کار کرد که در نهایت توانست یک تست استعدادیابی طراحی کند که بعدها این تست را در موسسه های مختلف مورد آزمایش قرار دادند و حالا یکی از مهم ترین راه های کشف استعداد است. این تست به ما می‌گوید که 12 نوع استعداد وجود دارد:
استعداد كار با انگشتان
استعداد تجسم فضايی و درک ساختارها
استعداد موسيقی و تشخيص صدا
استعداد ايده پردازی
استعداد تشخيص و تفكيک رنگ‌ها
استعداد استدلال و تحليل
استعداد كار كردن با اعداد
استعداد سيلوگرام
استعداد حافظه طراحی
استعداد استقرايی
استعداد آینده نگری
استعداد خواندن سريع
از استعدادکُش ها فرار کنید!سعی کنید تا جایی که می‌توانید از محیط ها و یا افرادی که استعداد شما را نادیده می‌گیرند و یا با آن منافات دارند، فاصله بگیرید. چرا که متأسفانه در جامعه ما کم نیستند افرادی که چون خودشان نتوانستند از استعدادشان بهره مند شوند، به شما هم توصیه می‌کنند که زیاد پیگیر این مسئله نباشید.اما وقتی ما زندگی افراد موفق را بررسی می‌کنیم، یک نکته است که تقریباً در تمامی آنها مشترک است و آن، استعداد و علاقه شدیدشان نسبت به کارشان بوده است.
دوره رایگان ترکیب زمان برای استفاده صحیح از زمان و برنامه ریزی بهتر
کلیک کنیدترکیب زمان
در کودکی خود استعداد و توانایی را جستجو کنید
سفری به دوران کودکی خودتان بکنید؛ ببنید در آن زمان: چه کاری را بهتر از بقیه هم سن های خودتان انجام می‌دادید؟چه کاری بود که شما را هیجان زده می‌کرد؟بهترین سرگرمیتان چه بود؟ همین گونه از خودتان این سوالات را بپرسید تا با کندوکاو در دوران کودکی، کشف کنید که درون شما چه استعدادی نهفته است. چرا که در آن زمان است که شما بیشترین وقت را صرف انجام کاری می‌کردید که از آن لذت می‌بردید.البته فکر می کنم الان بهترین زمان برای گفتن تفاوت بین مهارت و استعداد باشد.
تفاوت‌های مهارت و استعداد
هوش و استعداد جنبه‌ی ذاتی دارند و از بدو تولد در وجود انسان نهادینه شده‌اند، اما مهارت‌ها جنبه‌ی اکتسابی دارند یعنی انسان‌ها با آموزش و تجربه می‌توانند مهارتی را در خود به وجود آورند و آن را رشد دهند. موفقیت افراد در انجام کارها به درجاتی از هوش و استعداد آنها بستگی پیدا می‌کند.
برای بعضی از فعالیت‌ها نیاز چندانی به استعداد یا هوش وجود ندارد، مانند انجام کارهای روزمره‌ی زندگی، اما برای انجام بعضی کارهای خاص، علاوه بر هوش به میزان استعداد بیشتری نیاز پیدا می‌کنیم. برای مثال در زمینه‌ی هنر یا طراحی یا موسیقی علاوه بر نیاز به هوش به استعداد بالایی در این زمینه نیاز پیدا خواهیم کرد. این مسئله اهمیت توجه افراد به استعداد در شغل‌ها را نشان می‌دهد.
با توجه به گفته‌های بالا اکنون می‌توان تفاوت‌های این دو را به راحتی درک کرد. مهارت در ذهن و رفتار و فعالیت‌های ما وجود ندارد، بلکه با آموزش آنها را به دست می‌آوریم، اما استعداد چیزی است که در بطن وجود ما وجود داشته باشد و می‌توانیم با پی بردن به آن، استعدادهای نهفته‌ی خود را آشکار کرده و با آموزش‌های مرتبط، آنها را در وجود خود پرورش دهیم.
باید این نکته را در نظر داشته باشیم در زمینه‌ای که استعداد ضعیفی داریم حتی کسب مهارت، تمرین و تکرار آن نیز ما را موفق نخواهد کرد و صرفاً وقت‌گیر بوده و هزینه‌های زیادی برای ما تحمیل خواهد کرد. کشف استعداد و کسب مهارت در تمامی مراحل زندگی بسیار مهم است و فرد را در زمینه‌ی شغلی و تحصیلی یاری خواهد کرد و از اتلاف عمر و هزینه‌های اضافی خواهد کاست.
در نهایت باید گفت تمامی انسان‌ها از هوش و استعداد ذاتی برخوردارند. نداشتن استعداد در زمینه‌ای خاص به معنی نداشتن استعداد به صورت عمومی نیست، بلکه ممکن است شخص در زمینه‌ی دیگری استعداد داشته باشد که فقط به آنها پی نبرده است.
پس موضوع هوش و استعداد تک‌بعدی نیستند و می‌توانند ابعاد و مدل‌های مختلفی در افراد داشته باشند. موضوع کشف استعدادها بسیار مهم است. استعداد مانند مسیر یک رودخانه است که آب همواره در این مسیر جریان خواهد داشت حتی اگر با کسب مهارت‌های دیگر بخواهیم مسیر آن را تغییر دهیم در این حالت کار را برای خود دشوارتر کرده‌ایم.
حرکت در مسیر استعدادهایمان ما را زودتر و راحت‌تر به موفقیت خواهد رساند و از پشیمانی و سردرگمی جلوگیری خواهد کرد. موضوع استعداد را جدی بگیرید و از توانایی‌های ذاتی خودتان در زمینه‌ی درست بهره ببرید تا آینده‌ای ایده‌آل برای خود بسازید.
یادتان باشد رشد شخصی یعنی زندگی بهتر و زندگی بهتر یعنی دنیایی بهتر.با آموزش و یادگیری می توانید کیفیت زندگی خود و خانواده تان را افزایش دهید و از داشتن چنین زندگی لذت ببرید.اگر الان در هر شرایطی هستید نگران نباشید و شروع کنید به شناخت خودتان و کشف استعداد و توانایی درون خودتان.هیچوقت برای انجام دادن دیر نیست . یادتان باشد برای انجام دادن یک دلیل و برای انجام ندادن هزاران دلیل وجود دارد.
منبع این مقاله کپی شده از پادکست هلی تاک است.
